کتاب مجموعه داستان "مالیخولیای محبوب من " از هشت قصه تشکیل شده است
که تم اصلی هفت قصه آن زندگی نی ست که ترک شده اند و تنهایی خاطرات خود
را مرور میکنند گویی توان دوباره برخاستن و از سر گرفتن زندگی رو ندارند زن های که
عشق آنها روضعیف و ناتوان میکند .
راستتش تکرار حرمان و رنج شنکجه آور هجران تهوع آور است . و چندباری از ادامه ی خوانش
کتاب منصرف شدم و دقایقی آنرا کنار گذاشتم.اما خیلی زود پشیمان می شدم .
آخه از اضافه شدن یک کتاب نیمه خوانده به قفسه ی کتاب بیزار بودم.
داستان تجربه های تلخی که شاید بعضی از ما ، آن را زیسته ایم ولی چگونگی مواجه ی با آن رو
نیاموختیم و یک عمر با مرور خاطرات جریان زندگی خود را متوقف کردیم
خانم بهاره رهنما کتاب رو تقدیم به دخترش و دیگر دخترکان سرزمین خود کرده و در ادامه
گفته " که نمی دانم آرزو کنم روزی عاشق بشوند یا نشوند"
به نظر من عشق اتفاق زیبایی است که معمولا هیچ شناختی از آن نداریم و همه تعریف هایی که ازآن
شنیده ایم در حد تجربه های فردی بوده ، تجربه ای که ما رو به خودشناسی می رساند.
تجربه ای که ما رو توانمند تر کند
درسته مرور خاطرات قهرمان هر قصه تلخ بوده اما نمیتوان منکر آن شد و باید قبول کرد که معنا
وجه دیگر تلخی است و شایدبهتراست در کنار مرور خاطرات یاد بگیریم چگونه قوی شویم و از چالش های
عاطفی خود عبور کنیم.
از میان قصه های کتاب، داستان "فلامینگو "را بیش بقیه دوست داشتم.
باران عزیز سپاس از هدیه زیبا و دلپذیرت
درباره این سایت